بازی حداقل ها و حداکثر ها
از فصلی گرم مزاخمتان میشویم :)
دیروز اخرین نمره ی ترم گذشته رو هم زدن!و خب بد نشد خوب بود!ولی نه به اون خوبی که منتظرش بودم!
میدونی ما میدونیم که داریم یه جای کار رو اشتباه میکنیم ولی دوباره همون کارا رو میکنیم و منتظر تغییر نتیجه هم هستیم!
من از اون ادمام که میشینم یه گوشه و غرمو میزنم!
داشتم به بچه ها میگفتم فلانی فلان درسو 20 شده و تو شرایط من بوده و شده!
پس من مغزم ضعیفه!تنها نتیجه ای که میشه گرفت!
ولی همین دو روز پیش اریا داشت حرف میزد که شریف کوانتومو شروع کرده!یا فاطمه به من پیام داده بود که نمیخوای شروعش کنی؟!
اینا همون کسایین که نمره هاشون خوب میشه!
و خب ببین!همه یه وقتایی یه تلاشایی میکنن که من نکردم!
فرزین یه پیشنهاد جالب واسه برنامه نویسی داد!فک کنم بهتره دوباره شروع کنم برای برنامه نویسی کردن!
فک کنم یه ماهی هست که شل کردم ولی باید برگردم به داستان!
فکر کنم که راهی که دارم میرم خاکیه! و از جاده اصلی جدا شدم!
اگه شرایطشو ندارم تا کار کنم حداقل درسمو بترکونم!
اگه شرایطشو ندارم که باشگاه بم حداقل ورزش هوازی کار کنم!
اگه کلاس برنامه نویسی ارمین لغو شد حداقل میتونم چند تا کار واسه خودم تعریف کنم و برنامه اشونو بنویسم!
اگه شرایطشو ندارم که تو ردلاین باشم حداقل فتوشاپ و پریمر یاد بگیرم!
اگه شرایطشو ندارم که برم گواهینامه بگیرم به جاش چیزایی که قبلا اولشو یاد گرفتم قوی کنم مثل قالی بافی مثل سنتور!
من یه برنامه ریختم و نشد!بعد حالا نشستم میگم چرا نشد!و به این فک نمیکنم که اگه یه راه بسته شده 1000 تا راه دیگه هنوز هست! و من میتونم استفاده کنم و نمیکنم!
میدونی درسته به 100 نرسیدم اما اینجوری که شل کردم دارم به 50 میرسم نه 99!!!
بهروز بهم گفت:خیلیا نمیدونن که دارن چیکار میکنن!گفت یه وقتی میبینی یکی درس نمیخونه ولی کلی کار مفید غیر درسی میکنه!
ولی بعضیا هم هستن که نمیدونن دارن چیکار میکنن!نه درس میخونن نه حتی تفریح درستی دارن!
ادم باید حواسش باشه اینجوری نشه!
به سرعتی که فکرشو نمیکردم داره تابستون هم میگذره!
الان 20 تیره! و تا شروع ترم بعد فقط 2 ماه دیگه مونده!
برای رویاهام برای هدفام باید یه تلاشی بکنم!
شاید سخت باشه
شاید هزار بار زمین بخورم!ولی پامیشم!
یه حس گفت 9 بار زمین خوردی 10 بار بلند شو!
درستش میکنم!
درستش میکنم!
درستش میکنم!
نتیجه میده
نتیجه میده
نتیجه میده