پنگوئن خانم :)

اینجا یک دفتر خاطرات آنلاین است با خواندن آن وقت خود را هدر ندهید :)

با تشکر

بایگانی
آخرین مطالب

بی کسی مطلق :|

يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۰۴ ب.ظ

امروز یه روز تعطیلی بود که من باز دانشکده بودم !

راستش تصمیم گرفتم کمتر از اینی که الان هست برونگرا باشم!انقد همه چیزمو به همه نگم!

شاید باید کمتر حرف بزنم اصن!نمیدونم

اروز مثل هر روز بحث رفتن خیلی عمیق بود تو دانشگاه!

مهرزاد بهم میگفت زبان بخون و پشت گوش ننداز!ولی من امروزم کماکان نخوندم!

این همه ساعت رو کتاب بودم فقد تونستم تا اونجا که استاد درس داده کتابو بخونم و دو تا سوال حل کنم!فقط دو تا دونه!خیلی زمان میذارم رو سوالا و واقعا این درست نیست!

نمیدونم چرا جدیدا احساس کودنیت میکنم!

دوست دارم یکی بیاد بهم ثابت کنه کودن نیستم!فقد گفتن نمیخوام!

دوست دارم یکی بهم اثبات کنه که ادم بدرد بخوریم!

حتی یه کوچولو...

یکم این هیچکی نبودنه و نبود اینستا و همه این داستانا داره بهم فشار میاره!به شدت دارم احساس تنهایی میکنم!ولی کماکان حاضر نیستم سر صحبتو با کسی باز کنم!

باید یه فکری به حال خودم کنم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۸/۰۵
پنگوئن

نظرات  (۲)

فکر نکنم برون گرا یا درون گرا بودن دست خود آدم باشه...من بعضی اوقات که حالم بد بوده یا از چیزی ناراحت بودم ولی خواستم اوکی خودمو نشون بدم ..نتونستم... چون تمام اطرافیانم درجا ازم میپرسن چی شده؟...پس بنظرم زیاد روش کار نکن

و اما مسله رفتن که خودمم هر روز دارم با چشمام میبینم که چنتا از دوستام هی درگیر کاراش هستم..و تقریبا برام عادی و بهتر بگم "عادت" شده

گفتی عادت بده ..آره بده...ولی بعضی اوقات تحمل غصه(مثل رفتن دوستا به کشورای دیگه)عادت میشه واسه آدم...که باعث میشه دیگه برات عادی بشه

پاسخ:
راستش قبول ندارم که درونگرا یا برونگرا بودن دست ادم نیست!ینی خب اره ذاتا من ادم برونگراییم ولی میتونم یه سری چیزا رو کنترل کنم!نمیخوام الان درونگرا شم که!ولی میشه یه سری چیزا رو عوض کرد!مثلا هر کی از راه رسید پرسید چته تو نگی چته!به یه سری ادما فقد بگی :))) من منظورم این بود
واسه رفتنه هم!
داستان اینه که حالا رفتن دوستان و غصه اش به یه طرف!استرسی که ادم میگیره یه طرف دیگه!
واقعا یه جوره عجیبیه دانشگا انگار همه دارن میدوعن برسن و تو عقبی :)
۱۳ آبان ۹۸ ، ۲۰:۲۶ رهام گرامی ها

من هم خیلی درون گرام

درون گرایی خیلی جذابه که

من از مبهم ترین بچه های کلاسمون هستم هیچ کی از وضعیت درس و زندگیم خبر نداره آرزوی بچه ها اینه یبار نمره هام رو بدونن اطلاعاتی ترین بچه های کلاس(بچه های وصل به مدیر)هم نمیتونن بفهمن خخخ :))

زبان درس رو اعصابیه از همین الان واسه کنکور کنارش گذاشتم البته به جاش عربیم خیلی خوبه راحت نود میزنم حالا اینارو بیخیال اگه فک میکنی خیلی بدردنخوری جالبه من هر روز این فکر میاد سراغم پیشنهادم اینه توی هر رشته و جایی که هستی سعی کن متفاوت و منحصربه فرد باشی و سبک و روش خودتو داشته باشی

ازدواج هم یکی از راه های ترک این حسه :))

یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی