سه
سه شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۳ ب.ظ
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تا سه نشه بازی نشه نه؟
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تنها راه حل مردنه!
تا سه نشه بازی نشه نه؟
شاید عجیب باشه ولی روی اولین ستاره رون میزنم و دلم میخواد حرف بزنم
منم مینویسم و پاک میکنم
پاک میکنم چون میترسم‌کسی اونا رو بخونه
پاک میکنم چون فک میکنم باید افکارم رو واسه خودم نگه دارم
میگن مشکلات افراد واسه خودشون بزرگه
ولی من نمیدونم هست یا نیست!؟
وقتی اون روز زیادی میخندیدم و شوخی میکردم دستم دستم رو گرفت و گفت میدونم ناراحتی
جوابم فقط یه لبخند دیگه بود
شاید واسه دیگران لبخندام دردناک بوده باشن ولی اونا چه میدونن که لبخندای دردناکم چطوریه
الان که فکر میکنم اون لبخندام واقعی بود
من لبخند میزدم چون خوشحال بودم نه هر چرت و پرت دیگه ای
نمیشد مثل این چند وقته که واسه همه کامنت ناشناس میذاشتم اینجا هم بذارم ، هر لحظه ممون کله این متن رو پاک کنم
من قطعا بازیگر خوبی میشم
خب سرتو درد نیارم
خوبیش اینکه ما همو نمیشناسیم و من خیلی راحت گزینه ارسال رو میزنم چون حس میکنم کسی که صاحب این وبلاگه قضاوتم نمیکنه نمیدونم
من فقط کسی رو نداشتم که باهاش حرف بزنم و یا نمیخواستم با اونا حرف بزنم
حرف زدن باشون ترسناکه
و در اخر بابت پستت باید بگم متاسفانه اره ولی نمیر
شاید همدیگه رو نشناسیم ولی من نمیخوام بمیری و مطمئنم خیلی های دیگه هم اینو نمیخوان
ادامه بده....لطفا
شب بخیر