سبز :)
دیروز اتفاقات جالبی افتاد :)
من رفتم جواب تستمو گرفتم که نوشته بود منفی!
و همون موقع که داشتم از ازمایشگاه برمیگشتم اریا ایمیل زده بود که اسکن خوب بوده و ریه اش درگیر نشده!و این نکته رو یادآور شد که جواب تستم میتونه کاذب باشه!داشتم تو تلگرام به همه خبر میدادم که یهو دیدم آریا انلاین شده!
دقیقا عین یک کودک دبستانی خوشحال شدم :))))
تو این دو روز سخت بودن پویان و حرف زدن باهاش خیلی ارومم میکرد!اخه پویان تنها ادمی بود که من همه چیز رو بهش گفته بودم و نگران ناراحت شدن یا قضاوت هاش نبودم :)
همین خبر ها کافی بود که تا اون موقع که خوابم میبره پر از لبخند باشم!
الان فکرم درگیر چیزای دیگس!
اینکه کی باید تهران رو ترک کنم و برگردم به زندگی جدیدم به همراه خانواده!
میدونی مثل قبل اذیت کننده نیست برام زندگی باهاشون! خیلی با هم سعی کردیم کنار بیایم!حداقل داریم اوضاع رو به صلاح میگذرونیم!و این واقعا خوبه
ولی من عاشق این شهرم! و زندگی برام تو دزفول و تو اون خونه لعنتی خیلی اذیت کنندس!
اینجا میدونم بیرون از این چهار تا دیوار کلی دوست دارم!
میدونم اگه اوضاعم خوب باشه میتونم با یه رفتن ساده به دانشکده کلی ادم ببینم که درکم میکنن!ولی خونه خودمون هیچ کدوم از این شرایط حاکم نیست واسم!
اینحا حتی دیدن دانشکده خالیشم بهم انگیزه میده! انگیزه برای کار کردن درس خوندن و اکتیو بودن!
همین زندگی تنهایی که دارم خیلی خوشگله! اینکه هر کاری رو که در لحظه دوست داشته باشم میتونم انجام بدم بدون هیچ قید و شرطی :) و این زیباس نه؟ :)
اینکه از خودم میتونم پرستاری کنم!میتونم به خودم محبت کنم!با خودم دعوا کنم! گریه کنم و خودمو بغل کنم!بدون اینکه از کسی انتطار کاری واسه انجام دادن داشته باشم!
این همه استقلالی که تهران بهم میده واسم خوشاینده!
ولی الان باید تصمیم بگیرم!تصمیم برای این نقطه از زندگیم که بمونم کنار خانوادم یا زندگی خوشایند خودمو داشته باشم؟!
اینو میدونم که میخوام برم...اینو میدونم که آینده اینجوری نیست!
پس فکر کنم الان بد نباشه کنارشون بگذرونم!بهشون اهمیت بدم!و سعی کنم حالشون رو خوب کنم...به جبران وقتایی که نیستم!
الان من کوتاه بیام تا بعدا اونا واسه من کوتاه بیان! :)) البته میدونم اینو که نمیشه این انتظار رو داشته باشم :)ولی خب...حداقل وجدان خودم راحت تر خواهد بود :)
الان تو یه برههای از زندگیمم که دلم خیلی چیز ها میخواد که میدونم الان وقتشون نیست اگر منتظر اون ایندهایم که تو ذهنمه :)
پس مبینا...
بی بهونه ذوست داشته باش
بی انتظار دوست داشته باش
خالص...
بدون چشم داشتی برای برگشت این حس و حال خوبی که به بقیه میدی :) اینجوری حال خودتم سبز تر خواهد بود :)