تولد جفت دو :)
اول پست تولد پارسالم نوشتم: تولدم ، نمیخوام که کیک فوت کنم، میخوام هیز(نمیدونم املاشو) دود کنم! :)))))))
میخوام بگم پارسال کجا و امسال کجا :)
۲۲ سالگی سختی داشتم ولی وقتی فاطمه بهم ویس داد و تولدمو تبریک گفت و توش گفت که همیشه مثل الان قوی بمون به این فکر کردم که این اولش بود تازه!
۲۳ سالگی سخت تر خواهد بود :) چون یه سال به خاطرهات اضافه میشه!یه سال به حس هات اضافه میشه!یه سال ادم های زندگیت جاشون محکم تر میشه...اونایی هم که جاشون درست نیست میرن :)
۲۲ سالگی تلخی بود...۲۲ سالگی شیرینی بود :)
پویان یه شعری رو برای توصیف حالم فرستاده بود...و فکر میکنم امسال باید پست تولدم با این شعر باشه :) :
1
سال بد
سال باد
سال اشک
سال شک
سال روزهای دراز و استقامت های کم
سالی که غرور گدایی کرد
سال پست
سال درد
سال اشک پوری
سال خون مرتضی
سال کبیسه ...
2
زندگی دام نیست
عشق دام نیست
حتی مرگ دام نیست
چرا که یاران گمشده آزادند
آزاد و پاک ...
3
من عشقم را در سال بد یافتم
که می گوید «مایوس نباش» ؟-
من امیدم را در یاس یافتم
مهتابم را در شب
عشقم را در سال بد یافتم
و هنگامی که داشتم خاکستر می شدم
گر گرفتم
زندگی با من کینه داشت
من به زندگی لبخند زدم
خاک با من دشمن بود
من بر خاک خفتم
چرا که زندگی سیاهی نیست
چرا که خاک خوب است
من بد بودم اما بدی نبودم
از بدی گریختم
و دنیا مرا نفرین کرد
و سال بد در رسید:
سال اشک پوری سال خون مرتضا
سال تاریکی
و من ستاره ام را یافتم من خوبی را یافتم
به خوبی رسیدم
و شکوفه کردم
تو خوبی و این همه اعتراف هاست
من راست گفته ام و گریسته ام
و این بار راست می گویم تا بخندم
زیرا آخرین اشک من نخستین لبخندم بود
4
تو خوبی
و من بدی نبودم
تو را شناختم تو را یافتم و تو را دریافتم و همه حرفهایم
شعر شد سبک شد
عقده هایم شعر شد همه سنگینی ها شعر شد
بدی شعر شد سنگ شعر شد علف شعر شد دشمنی شعر شد
همه شعر ها خوبی شد
آسمان نغمه اش را خواند مرغ نغمه اش را خواند آب
نغمه اش را خواند
به تو گفتم : « گنجشک کوچک من باش
تا در بهار تو من درختی پر شکوفه شوم »
و برف آب شد شکوفه رقصید آفتاب درآمد
من به خوبی ها نگاه کردم و عوض شدم
من به خوبی ها نگاه کردم
چرا که تو خوبی و این همه اقرار هاست بزرگترین
اقرارهاست .-
من به اقرارهایم نگاه کردم
سال بد رفت و من زنده شدم
تو لبخند زدی و من برخاستم
5
دلم می خواهد خوب باشم
دلم می خواهد تو باشم و برای همین راست می گویم
نگاه کن :
با من بمان
قراره فردا شب کیک تولدمو فوت کنم!
دوست داشتم یه جور دیگه بود و میشد یه عده آدم دیگه هم که دوسشون دارم کنارم باشن...علاوه بر خانواده!
دو تا چیز باید بنویس:
۱- وصیت نامه :))) که خیلی وقته به فکرشم :)
۲- لیست کارایی که باید تا ۲۵ سالگی انجام بدم :)
حرف دیگه ای نیست :)
خدافظ ۲۲ :)
سلام ۲۳ :)
تولدت مبارک! :)