شروع تغییر
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۴۰ ب.ظ
به فردا فکر میکنم!که به مشاور باید چی بگم؟ اصن چی میپرسه؟ :)
تا حالا انقد حرف زدن با یه آدم جدید واسم سخت نبوده!
احتمالا باید از درد حرف زد.اما کدوم یکیش؟
اول با نبود مامان شروع کنم؟ بعد از استرس درس ها و کار خونه بگم؟بعد از روان بهم ریختم و کابوس هام؟ از خواستهام برای اپلای بگم؟یا مشکلم با زندگی تو دزفول؟ از حسم بگم که پیچیده تو پام؟یا از تفاوت زیادم با خانواده؟
اگه گریم گرفت چی؟
کاش کسی اون ساعت خونه نباشه تا با خیال راحت حرف بزنم!
یعنی میتونه بهم کمک کنه؟
من الان یک چیز میخوام!یک چیز ساده!که سال های نوری با من فاصله داره :)
«برای من نامه بنویس؛ شاید این نامهها اندکی از بار رنج و غم من بکاهد. این بهترین وسیلهای است که ما میتوانیم به واسطه آن رازهای قلبیمان را آشکار سازیم.»
- نامهی فروغ فرخزاد به پرویز شاپور؛ ۱۳۲۹
۹۹/۱۰/۰۷
چقدر خوب که بالاخره داری این تغییر رو میدی!
امیدوارم این همون دستی باشه که میخواستی