پنگوئن خانم :)

اینجا یک دفتر خاطرات آنلاین است با خواندن آن وقت خود را هدر ندهید :)

با تشکر

بایگانی
آخرین مطالب

بعد از یک سال و سه ماه :)

پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۲۷ ق.ظ

آخرین باری که دور هم جمع شدیم و مهمونی و اینا دقیقا یک روز بعد از اعلام این بود که اقا دو نفر تو قم مریض شدن و مردن...و سه روز بعد از اون مهمونی همه جا تعطیل شد :))

دقیقا یادمه اون روز به شدت بارون میومد!

مهرزاد دیر رسید :))

ته مراسم من حالت تهوع داشتم ولی به سلامت عبور کردم :))

و یادمه شب قبلش اصن نتونسته بودم بخوابم :)))

 

دیروز بعد از یک سال و سه ماه دوباره جمع شدیم!استرسی طور :)

پارسال ۱۶ نفر بودیم و امسال ۹ نفر :)

دو فرد جدید داشتیم ولی بقیه همونایی بودن که پارسال بودن :))

امسالم مهرزاد دیر رسید، شب قبلش انقد رعد و برق زد که نتونستم بخوابم، امسال هم هوا بارونی طور بود نه به اندازه بار قبل ولی و ته مراسم یه تیکه حالم بد شد!

ولی حال بد خوب :)))

مهمونی این دفعه خیلییی بیشتر به من چسبید!

 

تو جمع سه تا کاپل بود :) ادمایی که مهمونی قبلیو در سینگلی به سر میبیردن :))

کلی خندیدم کلی رقصیدیم کلی نوشیدیم...

یه کیک فوق خوشمزه خوردیم فینگر فودایی که درست کرده بودم :))

وقتی میدیدم بچه ها دارن چیزایی که درست کردمو انقد با ولع میخورن کلس خوشحال میشدم :)

با تقریب خوبی همه تو جمع خوشحال بودن :)))

عصر دور هم غذا درست کردیم و ۷ خبیث بازی کردیم :)))

قبلشم پویان برامون فال حافظ گرفت :)) فال من اصن یادم نیست هر چی فک میکنم ولی یادمه با هر بیتش نگاه به آریا میکردمو لبخند میزدم :)))

بعد نوبت آریا شد ...و چون فال معروفی یود یادم موند: اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را...

دیروز تمام تلاشمو کردم تا دلشو به دست بیارم :)) 

تلاشمو کردم که خوش بگذره بهش...بیشتر از همیشه :)) خوشحال باشه...و راضی :)

نمیدونم چقد موفق بودم...فقط میدونم تهش خودم راضی بودم از همه روز :)

از ادمایی ک اونجا بودن...از کارایی که کردیم...

از چشمام که ازشون دوست داشتن آریا میریخت بیرون

از بغل آریا که برای اولین بار تو جمع رهام نمیکرد :)

از خوشحالی تک تک بچه ها

از رقصیدنای از سر خوشحالی :)

 

 

این تازه شروع ماجرا بود :))

قراره از امروز درسا رو به شدت جلو ببرم... به امید روزی که بتونیم اپلای کنیم و باز براش مهمونی بدیم :)))

به امید روزی که دیگه کویدی در کار نباشه و ترسون و لرزون نباشیم

به امید روزی که...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۰۶
پنگوئن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی