بغل :)
به عنوان کسی که صداقت رو پاره پاره کرده میگم که ادم خوب نیست همیشه صادق باشه...
گاهی وقتا نباید چیزی که واقعا تو دلت میگذره رو بگی!گاهی وقتا نباید همه اتفاقات رو صادقانه تعریف کنی..
گاهی باید سیاس بود!
من زندگیمو از ادما باتقریب خوبی کشیدم بیرون...
مدت هاست با کسی درد و دل خاصی نکردم!اگر با کسی حرف زدم یه سری فکت رو بازگو کردم فقط...
با تنها کسی که راجب حال روح و روانم حرف میزدم آریا بود
که خب الان که منطقی بهش فکر میکنم کار درستی نکردم! ادم ممکنه از هر چیز کوچیکی ناراحت بشه یا برای چیزای کوچیکی حساسیت نشون بده!
قاعدتا ادم صادقی مثل من میاد همشو میریزه وسط!
به امید اینکه چیز ها درست شه!
ولی دقیقا چیزی که اتفاق میافته خلاف اینه!طرف مقابل حرفات رو دیگه زبالع میبینه...
یعنی راستش ماها پیش این اتفاق واسم افتاده بود...من کسی بودم که زباله میشنیدم!
الان من کسیم که زباله میگم :)
میبینی دنیا همینه...گهی زین به پشت گهی پشت به زین!
فرقی نداره طرف مقابل بهترین دوستت باشه ، پارتنرت باشه یا بابات باشه اصن...وقتی زباد از درونت بگی وقتی هر چیزیو با جزئیات براش توضیح بدی از یه جایی به بعد میری رو مخ طرف مقابلت :)
خیلی احساس خستگی میکنم...خیلی زیاد!
انقد که دوست دارم گوشیمو بزنم بشکونم...
دلم ادمای ناب میخواد...ینی آدم ها از نزدیک...دلم یه سبک دیگه زندگی میخواد که ازم مایل ها دوره...دلم یه ادم پایه میخواد که باشه بخندیم باهم...به مشکلات هم :)
دلم یه رفاقتی شبیه رفاقتم با سحر میخواد!که هر کس کنار اون یکی تو لاک خودشه ولی کنار اون یکی هم هست...اهنگایی پلی میکنیم که جفتمون دوست داریم.. یهو به سرمون میزنه بریم لمیز...یا یهو سر از پارک ملت دراریم...بدون اینکه یک کدوممون خودشو عن کنه :)
الان جفتمون ع ن یم ع ن خالص :))
این زباله هایی ک ریختم اینجا معنیش این نیست که دارم روزای بدی رو میگذرونم...نه اتفاقا...همه چی خوبه...حداقل همه چیز در وضع متوسطی قرار داره و بهتر از روزای قبله...
ولیخب من مشکل خودمم...روحم که خستس و یه بغل بینهایت میخواد...
فک میکنم بیشتر از این حرف نزنم بهتره :)
ارسال تمامی گیفها با مضمون بغل..:)