پنگوئن خانم :)

اینجا یک دفتر خاطرات آنلاین است با خواندن آن وقت خود را هدر ندهید :)

با تشکر

بایگانی
آخرین مطالب

کامیونیکیشن :)

دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۰، ۰۱:۴۹ ق.ظ

از سخت ترین کار های این روزا واسم برقراری ارتباطه!

حس میکنم دیگه حرف های ادم ها و دلایلشونو نمیفهمم...اون ها هم ماله منو!

حی میکنم پشت هیچ ارتباطی هیچ حس همدلی وجود نداره!

و انگار همه یه مشت مجبوریم که بهم وصل شده باشیم!

من تا حالا اینجوری نبودم که نوتیف پیامی رو ببینم و بازش نکنم! این روزا نوتیفو میبینم باز نمیکنم یا اگرم باز کردم جواب نمیدم...تا هر وقت حسش اومد!

 

من خیلی دنبال خیلیا بودم وقتی حالشون بد بود...وقتی خسته بودن...وقتی گم شده بودن...وقتی تنها بودن... خیلی تلاش کردم کنار ادما باشم!

ولی الان... الان که خودم نابودم تقریبا کسی اینورا پیداش نیست!

نه که حرف نمیزنن!چرا بایا...خیلیا حرف میزنن!ولی هیچ کس حواسش نیست :) هیچ کس متوجه نیست! و خب انتظاری هم ندارم

اون بیرون هوا خیلی بده! هوا پسه :)

هیچ کی حالش خوب نیست

همه‌ پر از دغدغه ان

همه پر از مشغله و کارن

همه درد دارن

 

منم یکی لای بقیه‌ی آدم ها گم :)

 

امروز از اون روزا بود که قلبم خالی بود!خالی خالی! انگار حتی نمیتپید :) 

از این روزا بدم میاد...

 

خسته ام... از هر سوشال مدیا و هر فاکینگ خبر بدی که میشنوم...

امیدمو از دست ندادم و فکر میکنم برای اینکه از دستش ندم باید خودمو تو یه غار بیخبری دفن کنم فقط :))

 

نمیدونم:)

به سراغ من اگر می‌آیید با خبر خوب بیاید...یا با حال خوب...

این روزا توان حال بد و مشغله و اینا رو ندارم :) ببخشید :)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۴/۲۸
پنگوئن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی