امده ام تو به داد دلم برسی...
سه شنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۵۶ ب.ظ
داد از دل من، داد ای داد....
به جایی تو زندگیم رسیدم که دلیل زندگی دیگه برام معلوم نیست! نمیدونم رنج و درد قراره تا کی ادامه داشته باشه! و این درد ناپایان داره همهی ما رو از پا در میاره...
برادرم...پاره تنم...کسی که از همه قوی تر و شجاع تر بود...زنگ میزنه به من های های گریه میکنه!
و من ... من دیگه زانو هام خم شده زیر زندگی ... دیگه نمیتونم....
کاش فقط تموم شه این زندگی سگی...
۰۲/۰۶/۰۷