پنگوئن خانم :)

اینجا یک دفتر خاطرات آنلاین است با خواندن آن وقت خود را هدر ندهید :)

با تشکر

بایگانی

محکم تر از همیشه!

دوشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۲، ۱۲:۵۷ ق.ظ

این پارت از زندگی من برمیگرده به وقتی که خوداگاه و از صمیم قلبم به "تنهایی" لبخند میزنم و خوش آمد میگم!

 

-بهش پیام دادم گفتم ببین من میدونم راحب همه چی حرف زدیم ولی مطمئنی که نمیخوای با من باشی؟

گفت اره مطمئنم!

 

- باهاش اتمام حجت کردم و همه حرفامو زدم ولی به جای اینکه کنارم وایسه گفت من که میرم تو میمونی و این ادمایی که داری همه رو از دست میدی!

 

من هم لبخند زدم!به ادمای نصفه و نیمه زندگیم! اونایی که گاهی هستن گاهی نه! و بعد پاشدم قرتی پرتی کردم و زدم بیرون!

اره الان استانه تحملم شاید پایینه! شاید نازک نارنجی و ناراحت بنظر برسم!

ولی بنظرم بهترین زمانیه که تو زندگیم داشتم!

آزاد و رها به معنای واقعی کلمه! بدون اینکه نیاز باشه خودمو برای کسی توضیح بدم...

بدون اینکه اجازه بدم کسی تو تصمیماتم دخالت یا نقشی داشته باشه جلو میرم!

 

من همیشه حضور هر چیز اضافه ای اذیتم میکرد! الانم همینم!

دور مینداز هر چیز اضافه اذیت کننده ایو :)

 

بنظرم من و تو حقمونه که بدونیم ما بدون هیچ مذکری هم کاملیم! چیزی که از همه دخترها میبینم اینه که بعد از اینکه یه رابطه ای خراب میشه یا هر چی، دخترا اینطورین که انگار چیزی کم داشتن که ترک شدن یا الان چیزی کم دارن و کامل نیستن و نمیتونن خودشون زندگیشونو جلو ببرن!

ولی واقعیت واقعا یک چیز دیگه‌س 

من و تو برای اینکه اون چیزی که میخوایم بشیم به هیچ کسی جز خودمون احتیاج نداریم!

 

 

امروز که با محسن از ایران حرف میزدم فهمیدم چقد دورم از اون فضا! ولی هنوزم خبرای ناراحت کننده‌ش به گوشم میرسه و دلم رو خراش میده! ولی مثل قبل برام مهم نیست! مهم نیست کی چی فکری میکنه! کی چی میگه! کی چیکار میکنه!

و این جز بهترین اتفاقاتیه که برام افتاده!

 

این هفته دو تا دیت داشتم که کنسل کردمو نرفتم :)) و کلی ادم دیگه که جوابشونم ندادم!

و حتی به خودم احترام گذاشتم و تولد سپهر رو نرفتم!

ابن "نه" گفتن ها برای من. یه مسیری بود که توش دهنم سرویس شد تا یادگرفتم!

تا فهمیدم باید روی خودم تمرکز کنم!

 

 

تا فهمیدم اگه تنهام انتخابم بوده که یه رابطه مسخره نداشته باشم! و چیزی که من دنبالشم یه رابطه ای با احساسات متقابله! نه اینکه یه رابطه که صرفا خوش بگذره یا یه رابطه که فلان!

اون بیرون هزاران نفر هستن که حتی ازدواج کردن و خوشحال نیستن! رابطه اشونو دوست ندارن!

من انتخابم این نیست!

من نمیتونم تو رابطه ای باشم که به طور مساوی دوست داشته نشم یا دوست نداشته باشم!

من دنبال اون حس و درک متقابلم و بنظرم این موضوع ارزششو داره!

و تنهایی می‌ارزه با بودن تو هر رابطه نا سالم دیگه ای! و اینا بخاطر بدی من یا ادم دیگه نیست! بخاطر اینه که نشده....هنوز همچین مشخصه ای پیدا نشده برای من!

و الا من ادم موندنم! ادم ساختنم! فقط هنوز شخصش پیدا نشده :)

 

پس تصمیم میگیرم از این تلاش مضبوحانه هم دست بکشم :) بشینم یه گوشه و بسپارمش دست زندگی...چون این چیزی نیست که بسازی! اون چیزیه که باید پیدا بشه :)

 

و زمان! قشنگ ترین مفهوم جهانه! قشنگ ترین چیزی که بشر اختراع کرده! زمان همون چیزیه که ارومت میکنه دردت رو میبره یه جای درست میزاره.... ادم ها رو جای درستشون مینشونه!و بهت یاد میده!

 

و من خوشحالم از همه دردایی که دارم :)

درد لذت بخشه سراسر این زندگی 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۱۱/۰۲
پنگوئن

نظرات  (۱)

👏👏

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی