پنگوئن خانم :)

اینجا یک دفتر خاطرات آنلاین است با خواندن آن وقت خود را هدر ندهید :)

با تشکر

بایگانی

خوش اومدی!

سه شنبه, ۱ اسفند ۱۴۰۲، ۰۶:۳۵ ب.ظ

هر روز صبح که از خواب بیدار میشم میچرخم دنبال اون ماسماسکم که باهاش تو رو میبینم :)

و وقتی اسمت رو هر روز صبح میبینم چند دقیقه قبل از اینکه بیدار بشم روزم ساخته میشه و نیشم باز میشه!

چند بار چشمامو میمالم تا مطمئن بشم که خواب نیستم! پیامتو باز میکنم و قند تو دلم اب میشه! تو اونجایی تا بهم صبح بخیر بگی!
اون قند آب شده تو دلم میپیچه تو رگام!‌بدنمو شیرین میکنه :)

فرقی نداره چه ساعتی از روزه یا کجام! دارم بهت فکر میکنم! و وقتایی که بهم فکر میکنی یهو اون قند خونه میره بالا و یه پمپاژ شدید خون میپیچه تو رگام! لپام گل می‌افته و لبخند میزنم!

این روزا من و تو جفتمون راه میریم و لبخند میزنیم! و احتمالا ادم های مهربون تری شدیم اینجوری که فیدبک میگیریم

راستش به خیلی از آدم ها نگفتم که سر و کله تو توی زندگیم پیدا شده! ولی به خیلی از ادمای دور و برم و مهم زندگیم گفتم که تو رو پیدا کردم!

از یه سفر اتفاقی! از حرفایی که ناخوداگاه شروع کردم به گفتنشون!

تو رو وسط دغدغه هام پیدا کردم!

و فکرشم نمیکردم تو اونی باشی که اینجوری منو کامل میکنه! و حتی یه چیزایی داری که نمیدونستم من اونا رو دوست دارم!

ولی الان بنظرم همه چیزایی که قبل از تو دوست داشتم یه سوتفاهم بوده!

انگار اصن هیچ وقت تا الان کسیو دوست نداشتم! انقدری که دوست داشتن تو برام متفاوته!

 

انقدی که اعتماد دارم بهت...به حرفات به بودنت...به لبخندت...

هر شب اخرین چیزی که قبل از خواب میبینم بوس هاته! در حالی که کیلومتر ها ازم دوری!

و کی فکرش رو میکرد که من با همچین رابطه ای که از راه دوره کنار بیام؟ تازه حتی حس کنم اصن درست ترین نوعش هم هست چیزی که بینمونه!

 

شنیدن حرفات وقتی سعی میکنی فکرات رو توضیح بدی و داری کلمه ها رو کنار هم میچینی خیلی دلنشینه! انگار که میدونم کلمه بعدیت چیه! میدونم چی میخوای بگی! و میفهمم بدون اینکه نیازی به تلاش خاصی باشه!

و حتی وقتی تو سکوت میکنی بعد از حرفات و منتظر کامنت منی من بازم سکوت میکنم انگار که اصلا تا الان این من بودم که داشتم حرف میزدم

و لبخند میزنم و تمام جوابی که دارم اینه که میفهمم!

 

نمیدونم خودت میدونی چقد صورتت روشنه؟ روشن به این معنی که واضحه چیزی بیشتر از چیزی که دیگران دارن میبینن رو من میبنم! عمیق ترش! میدونی چی میگم؟و این نور و روشنیت دلمو گرم میکنه!

سردی دستامو میگیره...بهم امید میده و سر زندگی...

 

 

تو تمام اون چیزی بودی که من میخواستم...

 

خوش اومدی به قلب من...!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۱۲/۰۱
پنگوئن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی