معیار و ارزو
با ساناز صحبت میکردیم که به این نتیجه رسیدیم که من کلا تو زندگیم نمیدونستم که چی رو دوست دارم چی رو دوست ندارم صرفا بر اساس مخالفت با خانواده یه سری تصمیمات گرفتم! و الان که دیگه خانواده مخلفتی برام نداره گیر کردم! نمیدونم که چه تصمیمی باید بگیرم٬
داشتم فکر میکردم که شاید دوست داشتن بیمکس هم از یه لجبازی و مخالفت میاد! مخالفت با دنیایی که کونمو پاره کرده!
که انگار من همیشه مخالف جهت رودخونه باید شنا کنم!
این روزا بیشتر به این فکر میکنم که واقعا معیارم واسه یه پارتنر چیه!
مثلا به این نتیجه رسیدم اینکه یه آدمی سنش بیشتر از من باشه یه ۶ ۷ سالی به شدت منو خوشحال میکنه! این فقط سن عددی رو شامل نمیشه! مجوریتی و بالغانه برخورد کردن طرف هم خیلی مسئله اس!
بعد دیدم عموما از آدم هایی که یه ذره خودشون رو میگیرن ولی در نهایت آدم های حوش برخورد و شوخی ریزی دارن خوشم میاد! نه آدمی که همش شوخی کنه و هول بازی دراره! یه ادمی که ریز و گاهی شوخی کنه! مثلا کسی مثل سپهر که مدام باهاش کل کل میکنم الان دیگه برام جذاب نیست! دلم کسی رو میخواد که احترام بزاره ولی گاهی یه شوخی ریز و اروم بکنه!
کسی که توی روز مره به شدت بهم احترام بزاره و مثل یک خانوم باهام برخورد کنه و باعث بشه کنارش احساس کنم که خانومم! که محترمم! که عزیزمم! ولی خب شبا... اونجا فرق داره! :)))
یه چیزی که به شدت اذیت کننده اس برام یکی مدام ازم بپرسه که برای ارتباط داشتن با من باید چیکار کنه! به جای اینکه خودش منو یاد بگیره و بفهمه!! دوست دارم طرف بدون سوال پرسیدن و با دقت و ریزبینی بفهمه من چیا دوست دارم و از چیا بدم میاد!و باید دور و برم چطوری رفتار کنه! و این بنظرم خیلی نکته مهمیه!
از نظر تیپ و قیافه ای کسی رو دوست دارم که تیپش یه جورایی کلاسیک اسپورت باشه!
از پسرایی که یه دونه گوشواره میندازن و ته ریش دارن به شدت خوشم میاد!
و عاشق موهای فرم :) یکم نامرتب :)
از پوست روشن خوشم نمیاد! بیشتر از ادمای سبزه و خونگرم خوشم میاد!
بنظرم قشنگ ترین چشم ها رو چشم عسلی ها دارن! عسلی تیره! گرم و مهربون!
از آدم هایی خوشم میاد که میدونن کی لاس بزنن کی پشتیبان باشن و کی محترم و صمیمی!
دلم کسی رو میخواد که اگه یه مشکلی تو زندگی به وجود اومد بشه بهش تکیه کرد! بشه کمک گرفت بشه حرف زد! بشه باهاش بلند فکر کرد!
نه کسی که نگران باشم که با گفتن مشکلاتم ممکنه فرو بریزه!
دلم آدمی رو میخواد که بهم حس خونه بده!
حس امنیت!
دلم مساوات و برابری حقوقی میخواد کسی که بفهمه این جمله رو نه که بگه زن و مرد یکین! نه زن و مرد یکی نیستن! زن ها دنبال حق مساوین نه بیشتر!
کسی که بتونم کنارش پیشرفت کنم و بتونم اونو برای پیشرفت کردن بوست کنم!
کسی که بتونم باهاش از دغدغه های عمیقم حرف بزنم با هم پادکست بشنویم و بعد یه وقتایی هم دوتایی خل بشیم و در مستی با اهنگای ساسی یا حتی تتلو بخوانیم و برقصیم!
کسی که هنر رو ببینه! زیبایی رو و طبیعت رو ببینه!
کسی که جهان بینیش در جهت جهان بینیم باشه که دنیا بر پایه ی آدم هایی ست که دوستشان داریم که بیشتر کنارشان باشیم و بیشتر بدانیم و بیشتر بفهمیمشان! و جهان چیزی جز یادگرفتن و دوست داشتن نداره!
نمیدونم این کسی که توصیفش کردم میتونه اصن وجود خارجی داشته باشه یا نه!
نمیدونم اگه وجود داشت میتونه با من باشه یا نه؟