پنگوئن خانم :)

اینجا یک دفتر خاطرات آنلاین است با خواندن آن وقت خود را هدر ندهید :)

با تشکر

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب در بهمن ۱۴۰۳ ثبت شده است

انقد تو مغزم با خودم حرف زدم و دلیل اوردم. واسه چپ و راست سرم که سرم درد گرفته! 

دارم به این فکر میکنم خب اصن کی بود که اولین بار اومد گفت ادم خوب ادمیه که تو رابطه های طولانی بره ازدواج کنه و خانواده تشکیل بده!؟

اصن چرا این فرمیه که همه دوست دارن؟ حالا اوکی این فرمیه که همه دوست دارن چرا تایم لیمیتیشن داره؟

چرا انگاری یه مسابقه اس که اگه به موقع نرسی باختی؟ مخصوصا برای دختر ها!

چرا انگار دخترایی که مجرد موندن و مستقل موندن در نهایت پشیمونن؟؟

چرا اصن یکی باید همچین سختی رو به جون بخره!

دو سه روزه ذهنم درگیره!

درگیر اینکه چی شد اصن که من گفتم من یه رابطه جدی میخوام؟ اصن رابطه جدی چیه؟

من اون روز داشتم به صبا میگفتم که بابا جان رابطه رابطه است! جدی و غیر جدی نداره!

پس خودم درگیر چی شدم این وسط؟

درگیر اینکه ممکنه این هم جواب نده؟ انقد استرس دارم از اینکه باز اشتباه کنم که نمیتونم هیچ قدمی بردارم فقط دارم کله امو میزنم تو دیوار انقد که با خودم درگیرم!

خب حالا گیریم که بازم اشتباه بشه! جونام میسوزه؟ از بازی پرتم میکنن بیرون؟

مگه دنیا چند روزه که انقد دنبال این باشیم که یه وقت اشتباه نریم؟ مگه دنیا چند روزه که اشتباه بریم و بعد هی بزنیم تو سر خودمون که درستش کنیم!؟

 

سرم درد میکنه!

آدمیزاد از رابطه چی میخواد؟ غیر از سیراب شدن از محبت و همدلی؟

من دلم عشق میخواد!

دلم تپش قلب میخواد!

دلم محبت میخواد!

دلم میخواد حس کنم که زنم!

که میتونم میون دستای یکی اروم برقصم! لبخند بزنم و با لبخندم دلی رو بلروزنم!
دلم میخواد یکی یه جوری نگاهم کنه که دلم هوری بریزه!

دلم شیدایی میخواد!
سر گشتگی! دیوانگی!

دلم لک زده واسه محبت! واسه صمیمیت! 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۰۳ ، ۰۳:۱۸
پنگوئن

حال خیلی خوشی ندارم!

تیکه تیکه وجودم رو غم های مختلف گرفته و خبر بد اینه که آدمیزاد همینه و زندگی قراره همینطور تیکه تیکه رنج و غم باشه!

بی تاب نیستم و این خبر خوبیه! برای مبینایی که یک عمر بیتاب بوده واقعا خبر خوبیه! ولی ...  غمگینم!

غمگینم و لبریز! انگار که اشک هام همه پشت چشمم جمع شدن و یک اشاره کوچیک ذهنی به یه چیزی از توی زندگیم که غمش گوشه دلم نشسته باعث میشه که اون اشکا بپرن بیان بیرون و خودشونو به نمایش بزارن!

کاش عکس ها جان داشتن!‌و کاش این هوش مصنوعی و همه این مخلفات یه جوری پیشرفت کرده بود که میتونستی طی الارض کنی و هر لحظه هر جایی باشی که میخوای!

کاش هیچ مرزی وجود نداشت و کاش آدم ها از هم دور نبودن!

کاش انقدر دیر بزرگ نمیشدم که کار از کار گذشته باشه و دیگه نتونم با مامانم چیزیو حل کنم!هر بار که به مامان فکر میکنم پر از غم و حسرت میشم! و این حسرت از همه چیز برام دردناک تره!‌ حسرت اینکه چقدر دوست داشتم یه بار بشینم باهاش حرف بزنم و بگم مامان اختلاف بین من وتو از همون دینی شروع شد که اومده بود که زندگی رو بهتر کنه نه بدتر! بهش بگم که واقعا هیج کدوم از این دین و ایمون ها مهم نیست! مهم اینه که من چقدر دوستت دارم!

مهم اینه که نگرانیتو میفهمم و منم مثل تو مراقب خودمم باور کن!

بهش نشون بدم که دختر کوچولوش چقد قوی و بزرگ شده! همونجوری که میخواست. محکم با اراده و با پشتکار!

دلم واسه اینکه بهش زنگ بزنم و از موفقیت های کوچیک روزم بگم به شدت تنگ شده! اونم همه ذوقشو بریزه تو نگاه پر افتخار و پر غرورش! که این بچه منه ها!

الانی به همه این نتایج رسیدم که تو نیستی مامان!

و متاسفانه متاسفانه حتی باور ندارم که داری منو میبینی یا صدامو میشنوی!

کاش من هم دین و ایمون تو رو قبول داشتم! اونوق برای ارامش خودم هم که شده برات نماز میخوندم، دعا میخوندم و باهات حرف میزدم!

بارو داشتم که داری منو میبینی و اونوق انقد این حقیقت تلخی که تو تموم شدی آزارم نمیداد!

کاش یه راهی داشتم که بهت عشقمو نشون بدم! بهت نشون بدم چثدر الان تو قلبم قل میزنی! و چقدر من کور بودم که این قل زدنا رو قبل تر ها ندیده بودم!

انقدر دوستت دارم که حس میکنم هیچ کس دیگه ای از محسن و احسان گرفته تا بابا ، هیچ کدوم انقدر دوستت ندارن! انقدر تو دلشون قل نمیزنی! 

کافیه خودمو بردارم و ببرم جلوی اینه

میبینمت تو خطوط چشمام! لای موهایی که مثل تو زود سفید شده! رد لب و لبخندم! ابرو هام!‌ خال های روی بدنم! 

چه شیرینی بی رحمانه ای که تو انقدر خودت رو توی من جا گذاشتی! چه شیرینیه زیبایی!

زیبای من! مامان قند عسل! با اون بازوی های نرم و سفیدت! با اون بغل پر از غوغایی که بهم ارامش میدادی و همه گریه های اینجوریمو تموم میکردی، تولدت مبارک!

تولدت مبارک تنها ترینم!

 تولدهای من همیشه کنارم بودی حتی از راه دور!و بعد از رفتن تو من خیلی تنها شدم! ولی غصه ام از اینا نیست! غصه ام از اینه که نیستی که تولدت رو پیشت باشم و تنهات نزارم! نیستی و من اصلا دستم بهت نمیرسه!

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۳ ، ۲۱:۳۱
پنگوئن

بعد از مدت ها موهامو کوتاه کوتاه کردم و مدلی زدم که تو عامیانه بهش میگن <پسرونه>

نمیدونم کدوم ادم عاقلی یه روزی از خواب پاشد و تصمیم گرفت که موی کوتاه برای پسر ها باشه و موی بلند برای دختر ها!

و حتی نمیدونم کی گفته که صورتی پسرونه اس و ابی دخترونه!

ولی حالا از همه این حرفا بگذریم این روزا بیشتر از همیشه میشنوم که اووو چقد شبیه پسرا شدی!

و راستش اگه ۸ ۹ سال پیش بود، این حرف من رو ذوق مرگ میکرد و باعث میشد با خنده قند توی دلم اب بشه! ولی خب الان؟ نه! هر بار که یکی میگه پسرونه، دوست دارم یه چماق بردارم و بزنم توی سر مبارکش! که اهای من دخترم!‌من زن هستم و از همیشه بیشتر زن بودن و دختر بودنم رو دوست دارم!

من یک زنم که با تموم محدودیت هام همیشه جنگیدم و هیچ وقت اجازه ندادم که محدودیت هایی از قیبل دخترونه و پسرونه بودن چیزی من رو از رسیدن بهش عقب بندازه!

 

راستش خیلی خیلی با مدل موهام خودمم هپی نیستم! نه اینکه چون پسرونه اس! نه! چون موهای بلندمو دوست داشتم! و اگه ضعیف نبودو اینا شاید واقعا نمیزدم! ولی خب اینم یه تغییره که ازش ناراحتم نیستم! 

موهای کوتاهم و حسم نسبت به فیدبک های راجبش، سقیدی رو شقیقه هام و صبر و سکوتم همه حاصل سال ها تلاش و مطالعا روی خودمه! برای فهمیدن خودم!

پس برام خیلی هم فرقی نمیکنه که نظر اقای ایکس و خانم ایگرگ چیه!

 

بیشتر از هر موقع دیگه ای تو زندگیم الان نظر و حال خودم مهمه! چی دوست دارم و چی بهم حال بهتری میده!

اون روز توی ارایشگاه یه مبینای درونم مدام بهم میگفت بگو پیکسی بزنه! فرقی نداره اگه باب بهم میاد یا نه! بگو پیکسی بزنه!

و وقتی کوتاه کرد

نگاه به خودم کردم تو اینه و گفتم نمیدونم چرا ولی هر بار موهامو انقد کوتاه میکنم حس میکنم خیلی قدرتمند تر از همیشم!

انگار از یه تابو و نظر عموم فرار کردم و بهشون نشون دادم اون چیزی که دارین سرش میجنگین برای من مهم نیست! من زیبام! چه با اون مو ها چه بدون اون موها!

من زنم! چه با اون موها! چه بدون اون موها!

من مبینام ! چه با اون موها! چه بدون اون موها!!

 

پس لبخند میزنم به خودم و اعتماد بنفسی که دارم ریز ریز میسازمش!

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۰۳ ، ۰۲:۳۶
پنگوئن