مینویسم تا یادم بمونه!
من بچهی خوزستانم! جنوب غرب ایران!
بچهی دزفول! شمال خوزستان!
من ۱۸ سال شبانه روزمو اینجا گذروندم! و بعد هم که رفتم تهران خوزستان از من نرفت :) مثل تک تک ادمای دیگه ای که میشناسم! که هر جای دنیا هم هستن خوزستان ازشون نرفته هیچ وقت!
من راجب این ۴۰ سال اخیر حرف میزنم که شنیدم و دیدم و حداقل پدرم دیده!
اولش که با ۸ سال جنگ شروع شد! جنگی که الانا میگن میتونست زودتر از این ها تموم بشه و نشده! جنگی که خالمو نابود کرد! یه بچهاش مرد یه بچه اش اسیر شد و یه بچهی دیگهاش به خاطر همه اتفاقات اون زمان منگل شد!
هزار تا ادم دیگه که عزیزهاشونو دسته دسته از دست میدادن! گور های دست جمعی! قبرستونی که گله به گله اش مرده های اون ۸ ساله! فشاری که رو ادما بوده! بچه هایی که اون زمان تو این خاک به دنیا اومدن و الان چقد عضبی و داغونن! بمبایی که اوار میشده رو سرشون!
الان ۳۰ و خورده ای سال داره از جنگ میگذره! خرمشهر ابادان حتی جاهایی از اهواز هنوووووز که هنوزه اوارس! هنوز خرابی هاشو درست نکردن! تو کشوری که تو ۶ ماه یه برج چند طبقه علم میکنن! امکاناتش هست! ادماش هستن! ولی کسی نخواسته! نخواسته که اینجا درست بشه!
بعد از چنگ باید از بی امکاناتیش بگم! از اینکه ادم ها واسه هر دوا و درمونی حتی تا امروز تو این قرن و زمونه با این همه پیشرفت مجبورن برن شهرای دیگه اصفهان شیراز تهران تا درمون بشن! اگرم کسی وضع مالیش خوب نباشه یا بیماریش وخیم باشه محکومه به مردن!
همیشه هر ادمی رو تو این استان دیدم برای زندگی بهتر یه خونه داشته یه شهر دیگه! تا تلاش و تقلا میکرده که داشته باشه! ولی عموم ادماش وقتی میرفتن بازم برمیگشتن! چون اینجا رو وطن خودشون میدونن خاک خودشون! هیچ وقع اینجا رو عمیقا و واقعا ترک نکردن!
تو اهنگای زیادی از قبلا هست که از کارون و ابادان و جنوب و بندر میخونن! که چقد صفا هست! بابام میگه قبل تر ها خرمشهر شبیه بهشت بوده! بهش میگفتن عروس شهر های خوزستان!
کلی طبیعت بکر! کلی تمدن! کلی اثار باستانی تو همین دزفول و شوش و شوشتر و...! که همشون یا به خاطر ما ادما خراب شدن یا بخاطر مدیریت نادرست!
از وقتی که یادم یماد اینجا یه مشکلاتی داشته! سالای راهنمایی تا دبیرستانم اینجا هوا هم نداشت! هوایی که بشه نفس کشید! کلی ادم از جمله مامان خودم مشکل ریه پیدا کردن! انقد اوضاع داغون بود که قشنگ یادمه نمیتونستی دو متر جلو تر از خودتو ببینی! خاک بود خااااک! تو این گرمای فوق العادهی اینجا ما چندین سال پیش ماسک میزدیم! اهواز و شهر های دیگه ی نفتی هم..بخاطر پتروشیمی و شرکت نفتای زیادش همیشه هوای کثیفی داشته و داره!
شد سالای اخر دبیرستانم! خشک سالی! قطعی های زیاد زیاد برق! زمزمه ی اینکه اب نیست! زمزمه اینکه اب رو دارن لوله کشی میکنن ببرن قم و اصفهان! مردم تحمع میکردن حرف میزدن با اینو اون! که با بابا تو که دستت میرسد کاری بکن!مشکلات سدی که دارن این روزا راجبش حرف میزنن ماله چند سال پیشه!
بعدش سیل اومد! زد کلی چیزو خراب کرد! هر چی با تلاش و کوشش ذره ذره هم ساخته شده بود باز خراب شد!
من حرف از امکانات تفریحی و سرگرمی نمیزنم!
من از حداقل امکاناتی حرف میزنم که نیازه برای زنده بودن! برای زندگی کردن!
خوزستان هوا نداره! آب نداره! برق نداره! نت نداره! امکانات پزشکی نداره!
به سبب همهی اینا ارامش نداره!
من اصلا ادم سیاسی نیستم! همیشه دور وایسادم و از غم و اندوه پاره شدم که چرا هیچ وقت نمیتونم هیچ کاری بکنم!
ولی الان غم دارم! غم دارم چون من بچهی این خاکم! میدونم گوله به گولهی این خاک چقد ارزش داره! میشه باهاش چه ها کرد و نمیکنن!
به خدا میشه هم استفاده کرد از منابع هم مردم رو خوشحال کرد! میشه سود دو طرفه برد! میشه دو سر برد باشه!
این گاومیشایی که مسخره شدن و عکس هاش هست....خیلی ارزش داره خیلی!سرمایه یه ادم میتونه باشه! عین اون بنز و بی ام و های بقیه! عین شرکت و فلانا! واقعا انقد ساده نیست دیدن حتی یه گاومیش مرده!
من فک میکردم از اینجا برم ارامشو پیدا میکنم! چون اون وقت هوا دارم آب دارم برق دارم نت دارم امکانات پزشکی دارم! ولی ... نه اقا نه! من هر جای این کره خاکی هم باشم تا وقتی که بدونم اینجا هیچ کدوم از این حداقل امکانات رو نداره دلم اروم نمیگیره!
من مامانمو از دست دادم چون دستگاه اکسژن نبود....چون بیمارستان خصوصی اینجا نیست! چون یه بیمارستانه واسه ان هزار ادم....
چطوری میتونم اروم شم...وقتی کلی از ادمایی که دوسشون دارم هنوز تو این خاکن؟
من میدونم....حنما جاهای دیگه هم هستن که مثل مان...یا شاید از ما هم بدترن....
من فقط تجربه خودمو نوشتم...و غمم رو!
تنهای تنهای تنهایی مظلوم مظلوم مظلومی
بی یار بی یار بی یاری خوزستان خوزستان خوزستان
بی دردا خوابیدن خوابیدن نامردا خوابیدن خوابیدن
اما تو بیداره بیداری خوزستان خوزستان خوزستان
ای مردم ای مردم ای مردم بارون کو بارون کو بارون کو
ای بارون ای بارون ای بارون کارون کو کارون کو کارون کو
از خاکت از نفتت از خون ات شب دستش رنگینه رنگینه
ای قاضی ای قاضی ای قاضی شب جرمش سنگینه سنگینه
بمب بارون بمب بارون بمب بارون طیاره طیاره طیاره
نارنجک نارنجک نارنجک خمپاره خمپاره خمپاره
این ظلمه وقتی که زالوها تو جیب این مردم میلولن
وقتی که خیلی از این مردم بی پوله بی پوله بی پولن
ای قاضی مردم چی میگن آبادی آبادی آبادی
ای قاضی این مردم چی میخوان آزادی آزادی آزادی
جان آرا جان آرا جان آرا خوزستان تنهای تنها شد
خوزستان از اشکه این مردم دریا شد دریا شد دریا شد
ای قاضی مردم چی میگن آبادی آبادی آبادی
ای قاضی این مردم چی میخوان آزادی آزادی آزادی